عشـق تصــميـم نيـست , يـک احسـاس اسـت
عشق تصميم نيست ، يک احساس است
اگر ما ميتونستيم تصميم بگيريم که چه کسي را دوست داشته باشيم
بعد از آن يک زندگي بسيار ساده و معمولي داريم
و از زندگي عاشقانه و جادويي سهمي نميبريم . . .
عشـق تصــميـم نيـست , يـک احسـاس اسـت
عشق تصميم نيست ، يک احساس است
اگر ما ميتونستيم تصميم بگيريم که چه کسي را دوست داشته باشيم
بعد از آن يک زندگي بسيار ساده و معمولي داريم
و از زندگي عاشقانه و جادويي سهمي نميبريم . . .
دستــهاے
دلم براي سادگي ام ميسوزد وقتي
دستانت را برايم مشت ميکني
ميپرسي: گل يا پوچ ؟
در دلم ميگويم : دستهاي تو . . .
عشـق ،يعـنے:
عشق ،يعني که تکان خورده و سرپا بشويم
زورکي هم که شده در دل هم جا بشويم
آنقَدَر صبر که شايد علفي سبز شود
پاي هم پير شويم و متوفّي بشويم !
مي دانے ؟
بي تو اما عشق بي معناست ، مي داني ؟
دستهايم تا ابد تنهاست ، مي داني ؟
آسمانت را مگير از من ، که بعد از تو
زيستن يک لحظه هم ، بي جاست ، مي داني ؟